Jasmine Smart

ای کاش برگردی، اگر می دانستی آتش عشق تو با چه شعله ای وجودم را می سوزاند، دست روی دست نمی گذاشتی، لابد خواست خدا نیست که تو این عشق شورانگیز را درک کنی

Jasmine Smart

ای کاش برگردی، اگر می دانستی آتش عشق تو با چه شعله ای وجودم را می سوزاند، دست روی دست نمی گذاشتی، لابد خواست خدا نیست که تو این عشق شورانگیز را درک کنی

Jasmine Smart

آهِ من
روزی گیرد دامنت، سوزد با منت
با مَنَت سوزد، نه که تنها

اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بی

یادت به خیر،
چقدر عشقمان زیبا بود، و بی نظیر

اگر عاشق نیستی، عاشق کُش هم نباش
اگر عاشقی یافتی که اسیر و شیدایت شده و تو او را غریبه می پنداری،
غریب نواز باش، غریبه کُشی نکن

خیلیا بودند که برای رسیدن به عشقشون عمرشون رو گذاشتند و از این خیلیا، خیلیا بودند که عمرشون رو باختند ولی به عشقشون نرسیدند،؛، شاید من هم از این خیلیای دوم باشم

محبوبه ی قلبم، آهوی رمیده ام، اگر از عشق بینهایت من صرف نظر کنی، چیزی رو از دست می دی که با هیچی نمی تونی جبرانش کنی، ... با هیچی

عشقِ تمامِ من، خوش آمدی و صفا آوردی، جان من قربان قدمهایت، لایقم دانستی و چشم و چراغِ خانه ی دلم شدی، سرت سلامت و شادیت پایدار

۰۵
اسفند ۹۶


یک الگوریتم مبتنی بر اتوماتای یادگیر برای نگاشت در شبکه بر تراشه


الگوریتم رو تا حدی می دونم یعنی چه

واژه ی عربیِ "الخوارزمی" (ایرانِ قرن هشتم میلادی، مستعمره ی اعراب بوده) توی لاتین "algorithme" نوشته شده

و بعدش دوباره وارد زبان خودمون شده و تبدیل شده به "الگوریتم"

ولی الگوریتم، مبتنی بر اتوماتای یادگیر رو متوجه نمی شم یعنی چی،

اینکه حالا این الگوریتم به درد نگاشتن بر تراشه بخوره اونم در شبکه رو که اصلاً و ابدا نمی فهمم


ولی یه چیز رو می دونم


اونم اینه که "روز مهندس" مبارک


بر همه ی اونای که مهندس اند، یا مثل عشق من، فوق مهندس اند


یادمه سال گذشته که روز مهندس رو بهش تبریک گفتم، اشک شوق توی چشماش جمع شد و گفت "دیوونه، اشک آدم رو در میاری"


امسال، توی این صفحه با چشمانی پر از اشک و قلبی پر از درد و غروری شکسته، روز مهندس رو بهت تبریک می گم


روز مهندس مبارک، خانم مهندس


من پارسال اشک شوق رو نشوندم روی گونه های قشنگت، البته تو هم امسال جبران کردی، درسته که من همیشه مدیون تو ام ولی توی داستان اشک حسابمون صاف شد


به گمانم توی همون سالهایی که مهندسی می خوندی، بهت یاد داده باشند که چه جوری باید فراموش کنی کسی رو که مدام بهش می گفتی:

آرام جانم،

تنها کس و کارم

عشقم

آقایی لب می خوام

می خوام بیام تو آغوشت

همسرم

تاج سرم


چون ما که مهندسی نخوندیم بلد نیستیم تجربه عاشقی مون رو فراموش کنیم گفتم شاید...


 


برای من که هر روزم، روز توست و هر لحظه ام مال توست، دست خودم هم نیست


ولی خوب، امروزت هم مبارک خانمِ مهندس، جاسمین اسمارت

99


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۵
رضا آباد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی