Jasmine Smart

ای کاش برگردی، اگر می دانستی آتش عشق تو با چه شعله ای وجودم را می سوزاند، دست روی دست نمی گذاشتی، لابد خواست خدا نیست که تو این عشق شورانگیز را درک کنی

Jasmine Smart

ای کاش برگردی، اگر می دانستی آتش عشق تو با چه شعله ای وجودم را می سوزاند، دست روی دست نمی گذاشتی، لابد خواست خدا نیست که تو این عشق شورانگیز را درک کنی

Jasmine Smart

آهِ من
روزی گیرد دامنت، سوزد با منت
با مَنَت سوزد، نه که تنها

اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بی

یادت به خیر،
چقدر عشقمان زیبا بود، و بی نظیر

اگر عاشق نیستی، عاشق کُش هم نباش
اگر عاشقی یافتی که اسیر و شیدایت شده و تو او را غریبه می پنداری،
غریب نواز باش، غریبه کُشی نکن

خیلیا بودند که برای رسیدن به عشقشون عمرشون رو گذاشتند و از این خیلیا، خیلیا بودند که عمرشون رو باختند ولی به عشقشون نرسیدند،؛، شاید من هم از این خیلیای دوم باشم

محبوبه ی قلبم، آهوی رمیده ام، اگر از عشق بینهایت من صرف نظر کنی، چیزی رو از دست می دی که با هیچی نمی تونی جبرانش کنی، ... با هیچی

عشقِ تمامِ من، خوش آمدی و صفا آوردی، جان من قربان قدمهایت، لایقم دانستی و چشم و چراغِ خانه ی دلم شدی، سرت سلامت و شادیت پایدار

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۳۰
تیر ۹۷


محبوبه سلام

امشب سکانس های آخر قسمت آخر سریال شهرزاد رو می دیدم 

دقت کردی چقدر منو و تو به قباد و شهرزاد شبیه هستیم؟

قباد با وجودی که همسر داشت عشقش رو ریخت به پای شهرزاد

و برای اولین بار طعم عشق رو چشید و عاشق شد و عشق حقیقی رو توی شهرزادش دید

ولی زندگی و پستی هاش و ناملایماتش باعث شد قباد به عشقش خیانت کنه

قباد به شهرزاد خیانت کرد و شهرزاد رو از زندگیش بیرون کرد

(انگار دارم داستان خودم رو تعریف می کنم نیست؟)

ولی خیلی زود فهمید به خودش خیانت کرده، به قلبش

آخه قلب قباد هیچ وقت با تصمیمات قباد همراهی نکرد و به عشقی که نگهبانش بود خائن نشد




قباد برگشت

(مثل من)

ولی دیر شده بود

(مثل من)

قباد پافشاری کرد، تا حدی که با کارهاش حال شهرزاد رو بد کرد

(مثل من)

قباد دست بردار نبود و می خواست شهرزاد باورش کنه و ناخواسته دست به کارهایی زد که برای شهرزاد هزینه داشت، مثلا وقت و بی وقت به گوشی شهرزاد تلفن می زد

(مثل من)

بالاخره شهرزاد عشقِ راستینِ قباد رو باور کرد و تا پای جونش دست از قباد بر نداشت، جوری که قباد در دامن شهرزاد جون داد، شهرزادی که هنوز زخم خیانتِ قباد قلبش رو آزار می داد

مرحبا به شهرزاد، اون دوماه و نیمی که (ببخشید)

مرحبا به شهرزاد، اون مدتی که عشقِ قباد رو چشیده بود، عشقِ خودش هم واقعی بود

به همین خاطر هیچ وقت به قباد توهین نکرد

هیچ وقت قباد رو نفرین نکرد

نگفت قباد همه چیزمو ازم گرفتی، خدا همه چیزت رو ازت بگیره

هیچ وقت قباد رو به خاطر کارهاش مسخره نکرد

با قباد به چشم احترام نگاه می کرد نه تمسخر و افترا

هیچ وقت قباد رو تهدید نکرد

و بالاخره هیچ وقت عشق قباد رو دستِ کم نگرفت

به قباد گفت چیزی که تمام شده تمام شده

ولی به عشقش توهین نکرد

نگفت مطمئنم تو قصد داری آبروی منو ببری

شهرزاد زن بود

شیرزن بود


............. 


بیخیال

یه چیزی نوشتم، ولی پاکش کردم

بگذار من مثل تو نباشم محبوبه

بگذار من مثل تو دل نشکنم



خدا می دونه اون روز که دلم رو شکستی و گفتی قصدم مزاحمت بوده چه فشاری به قلب و روحم اومد


شهرزاد رو عشقه و بس

فدای همچین شیرزنایی که دیگه نسلشون از بین رفته و اثری ازشون تو جامعه نیست


فقط یه چیز؛

قباد

خوش به حالش

وقتی جون می داد عشقش جلوی چشماش بود


من

من وقتی قلبم جون می داد عشقم داشت منو بلاک می کرد

البته عشق که نه

عشقت هیچ وقت به جونت آتشِ قهر و نفرت نمی زنه

خوش به حال اون نیمچه مردی که تو جلوی چشماش راه می ری و ... خوش باشید الهی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۷ ، ۰۱:۲۷
رضا آباد
۲۷
تیر ۹۷

با تهمت زدنت دلِ منو شکستی

من با تمام عشقم و با تمام احساسم و با تمام صداقتم برات یه تهفه فرستادم
برای تولدت

اونم نه توی روزِ تولدت چند روز مانده و اونم یه کدِ رمز بود که تو فقط خودت می دونستی یازدهم یازدهم یعنی چی، یازدهِ یازدهِ شصت و سه یعنی چی

و تو  جایی که می تونستی خفه بشی و حرف نزنی تا من دلم رو خوش بدارم به اینکه تو رو شاد کردم ولی با تمام بی رحمی به من تهمت زدی و گفتی مطمئنی که من قصد دارم آبروت رو ببرم

من دوستِت داشتم و هنوزم دارم تا ابد (هرچند، دوست داشتنِ من دیگه به درد تو نمی خوره)ولی تو چی؟...

خودت بگو

تهمت زدی به من، مسخره کردی توهین کردی، بی اعتنایی
بی اعتنایی که کسی که تمام قلبش رو گذاشته کفِ دستش و اومده به سمت تو

حالا باید تاوان بدی

حالا چند تا عوضی دارند توی کارِت موش می دوونند و تو هیچ غلطی نمی تونی بکنی

توی گروهی که تو مدیرشی و خانواده ها عضوش اند و زن و دخترای مردم عضو این گروهند، چندتا عوضی اومند و همین الان دارند گَند می زنند به گروهت و تو خواب تشریف داری

معلوم نیست کی باخبر بشی و چقدر آبروت بره و کیا حرصشون دربیاد

اینم مُزدت باشه

مزد توهینات و تهمت هات

تازه این مزد این دنیاته

...




راستی

این حراست فرمانداری کاری نمیکنه برات؟

مثلا پیگیری کنه ببینه اینا کی اند که تو گروه ات چیزای بد و مستهجن می زارن؟

حراست فرمانداری

که منو ازش ترسوندی

فلاح چطور؟

دایی فلاح چطور؟
راننده ی آژانس کاری نمی کنه برات؟

نمیشه از طریق شماره شون پیگیری کرد؟

آخه یادمه منو تهدید کردی که شاید بشه از طریق شماره ام پیگیری کرد و منو به دامِ قانون انداخت

تو که خیلی زرنگ بودی

چی شد 

حالا بازیچه ی چارتا عوضی شدی خانمِ...

جاسمین اسمارت


راستی خانم مهندس

آنتی بات، ضد ربات ... اینا نمی تونند این مزاحم ها رو مثل من سرِ جاشون بنشونند؟؟!!

خیلی نامردی محبوبه

برو بگرد بی انصاف ترِ خودت رو پیدا کن 

می خوام بهش جایزه بدم



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۷ ، ۰۳:۱۴
رضا آباد