Jasmine Smart

ای کاش برگردی، اگر می دانستی آتش عشق تو با چه شعله ای وجودم را می سوزاند، دست روی دست نمی گذاشتی، لابد خواست خدا نیست که تو این عشق شورانگیز را درک کنی

Jasmine Smart

ای کاش برگردی، اگر می دانستی آتش عشق تو با چه شعله ای وجودم را می سوزاند، دست روی دست نمی گذاشتی، لابد خواست خدا نیست که تو این عشق شورانگیز را درک کنی

Jasmine Smart

آهِ من
روزی گیرد دامنت، سوزد با منت
با مَنَت سوزد، نه که تنها

اگر مجنون دل شوریده ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بی

یادت به خیر،
چقدر عشقمان زیبا بود، و بی نظیر

اگر عاشق نیستی، عاشق کُش هم نباش
اگر عاشقی یافتی که اسیر و شیدایت شده و تو او را غریبه می پنداری،
غریب نواز باش، غریبه کُشی نکن

خیلیا بودند که برای رسیدن به عشقشون عمرشون رو گذاشتند و از این خیلیا، خیلیا بودند که عمرشون رو باختند ولی به عشقشون نرسیدند،؛، شاید من هم از این خیلیای دوم باشم

محبوبه ی قلبم، آهوی رمیده ام، اگر از عشق بینهایت من صرف نظر کنی، چیزی رو از دست می دی که با هیچی نمی تونی جبرانش کنی، ... با هیچی

عشقِ تمامِ من، خوش آمدی و صفا آوردی، جان من قربان قدمهایت، لایقم دانستی و چشم و چراغِ خانه ی دلم شدی، سرت سلامت و شادیت پایدار

۲۵
بهمن ۹۶

طبق یک افسانه مشهور در سده سوم میلادی، در روم باستان در دوران فرمانروایی کلودیوس دوم کشیشی به نام والنتین می‌زیسته‌است. کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای مردان جوان امپراتوری روم قدغن می‌کند. والنتین معتقد بود که این حکم ناعادلانه است؛ لذا مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. هنگامی که کلودیوس این امر را دریافت، والنتین را به مرگ محکوم کرد


همه ی سنت ها و همه ی فرهنگ ها یه روز شبیه روز ولنتاین دارند و بعضی از کشورها مثل ایران و مالزی و پاکستان و عربستان با بزرگداشت روز 14 فوریه مخالفند و ترجیح میدن از این فرهنگ غربی استفاده نکنند

در ایران باستان روز پنجم اسفند (اسفندروز از اسفندماه) جشن اسفندگان از آیین های ملی و مذهبی بوده و روز زن و زمین نام گذاری شده است

"زن و زمین" از دیرباز دو ناموس مردان ایرانی بوده که برای آن جنگیده و پایداری کرده اند




من،،،،،، اما حق ندارم از کسی که ساکن قلب و ذهنم هست سراغی بگیرم

امروز بارها و بارها به تلگرامش سرزدم و چندبار تصمیم گرفتم برای او پیام تبریک بفرستم، ولی از فشردن کلید Send منصرف شدم، چون او ادعا کرده که من مزاحم هستم و چه و چه و چه

پنج روز دیگه تولدشه و من حق ندارم تولدش رو بهش تبریک بگم 

چند ماه هست که یه کادوی تولد خیلی زیبا براش تهیه کردم ولی حق ندارم بروم تقدیمش کنم

ده روز دیگه در اسفندروز جشن زن و زمین حق ندارم حتی بهش پیام بدم و بزرگداشت مقام زن رو بهش تبریک و شادباش بگم

عشق من و ساکن ابدی قلب من و تمام روح و جسم من آنچنان با من غریبه شده که انگار نه انگار یه روزی من "آرام جان" او بودم

او فراموش کردن را بلد بود و من را فراموش کرد، نمی دانم شاید قبلا فراموش کردن را تمرین کرده بود که اینقدر سریع و خشن همه چیز را خراب کرد و رفت و من را تنها گذاشت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۲۵
رضا آباد

نظرات  (۲)

سلام
وبلاگ ارزشمندی دارین ممنون از مطلب خوبتون

بسیار عالی

از سایت ما هم دیدن کنید🌹

Icraft98.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی