۰۹
خرداد ۹۷
محبوبه یه درده
یه دردِ بی درمون توی سینه ام
محبوبه یه داغه
یه داغِ بی پایان بر دلم
محبوبه
یه زخمه
یه زخمِ موندگار روی قلبم
خونابه های این قلب زخمی، هر روز داغِ دلمو تازه می کنه، تا سینه م مالامال درد بشه، انگار تمومی نداره این رنجِ بی امان
اما چرا!!!
روزی تمام خواهد شد، همه ی این رنج ها
پایان خواهد پذیرفت
روزی که قلبم از تپش بایستد
و دلم بمیرد
و سینه ام تهی شود
...
آن روز نزدیک است
صبر باید
صبر
...
۹۷/۰۳/۰۹