با تهمت زدنت دلِ منو شکستی
من با تمام عشقم و با تمام احساسم و با تمام صداقتم برات یه تهفه فرستادم
برای تولدت
اونم نه توی روزِ تولدت چند روز مانده و اونم یه کدِ رمز بود که تو فقط خودت می دونستی یازدهم یازدهم یعنی چی، یازدهِ یازدهِ شصت و سه یعنی چی
و تو جایی که می تونستی خفه بشی و حرف نزنی تا من دلم رو خوش بدارم به اینکه تو رو شاد کردم ولی با تمام بی رحمی به من تهمت زدی و گفتی مطمئنی که من قصد دارم آبروت رو ببرم
من دوستِت داشتم و هنوزم دارم تا ابد (هرچند، دوست داشتنِ من دیگه به درد تو نمی خوره)ولی تو چی؟...
خودت بگو
تهمت زدی به من، مسخره کردی توهین کردی، بی اعتنایی
بی اعتنایی که کسی که تمام قلبش رو گذاشته کفِ دستش و اومده به سمت تو
حالا باید تاوان بدی
حالا چند تا عوضی دارند توی کارِت موش می دوونند و تو هیچ غلطی نمی تونی بکنی
توی گروهی که تو مدیرشی و خانواده ها عضوش اند و زن و دخترای مردم عضو این گروهند، چندتا عوضی اومند و همین الان دارند گَند می زنند به گروهت و تو خواب تشریف داری
معلوم نیست کی باخبر بشی و چقدر آبروت بره و کیا حرصشون دربیاد
اینم مُزدت باشه
مزد توهینات و تهمت هات
تازه این مزد این دنیاته
...
راستی
این حراست فرمانداری کاری نمیکنه برات؟
مثلا پیگیری کنه ببینه اینا کی اند که تو گروه ات چیزای بد و مستهجن می زارن؟
حراست فرمانداری
که منو ازش ترسوندی
فلاح چطور؟
دایی فلاح چطور؟
راننده ی آژانس کاری نمی کنه برات؟
نمیشه از طریق شماره شون پیگیری کرد؟
آخه یادمه منو تهدید کردی که شاید بشه از طریق شماره ام پیگیری کرد و منو به دامِ قانون انداخت
تو که خیلی زرنگ بودی
چی شد
حالا بازیچه ی چارتا عوضی شدی خانمِ...
جاسمین اسمارت
راستی خانم مهندس
آنتی بات، ضد ربات ... اینا نمی تونند این مزاحم ها رو مثل من سرِ جاشون بنشونند؟؟!!
خیلی نامردی محبوبه
برو بگرد بی انصاف ترِ خودت رو پیدا کن
می خوام بهش جایزه بدم