عاشق رو به صبرش می شناسند،
محبوبه ی من درسته عاشق نیستی ولی برای من کم ادعای عاشقی نکردی،
یه جوری از نبودنِ من و نماندن خودت حرف زدی (که اگر نباشم نیستی) که اگر خدا هم بود گول حرفهات رو می خورد
از تو بی رحمی و بی انصافی بعید نبود
شاید من، اولین و آخرین عشقِ تو باشم که بعیده
ولی شک ندارم که اولین و آخرین ستمکشِ تو نیستم
شاید بعدِ من عشقی نصیب قلبت نشه
ولی شک ندارم قلبی برای شکستن گیرت میاد
صبر کن
الان زوده بگی اصلا بهم حسی نداری
صبر کن
منو اون روزو می بینم نباشم بی قراری
صبر کن
الان شاید هزار تا مثل من داری فدایی
صبر کن
همین روزاست منم چک میکنی میگی کجایی
آروم آروم آروم بم عادت می کنی
هر کی اسمم رو بیاره حسادت می کنی
وقتی بی حوصلم خودت می شی داروم
شک ندارم عاشقم می شی آروم آروم
آروم آروم آروم آروم به دلت می شینم
بارون بارون بارون بارون میباره می بینم
دستمو زیر بارون به زودی می گیری
اون روزو می بینم که واسه من می میری