راستش نمی تونم باور کنم
ولی خب، آدمی که به ته خط رسیده به هر دست آویزی چنگ می زنه
هر چیزی براش یه نشونه س
نمی تونم باور کنم که منظورت من باشم
چی بگم
ولی امروز از ته دل خندیدم و بعد مدتها قلب دردمندم پر از آرامش شد
ولی یه چیزی مدام توی ذوقم می زنه که
”اینقدر خوش خیال نباش”
واقعا تو این حرف رو خطاب به من زدی؟
من، هم حس تو ام؟
تو، هم حس منی؟
جاسمین قشنگم
الهی جان من قربانی جهان تو
باور کن لحظه ای از تو فارغ نیستم
باور کن
من این نشونه را مثل نشونه ای که روز اول عید برام فرستادی به فال نیک می گیرم
و به آینده ی پیش رویم امیدوار می مانم
یک نظر توجه تو به من به همه ی دنیا می ارزه محبوب قلبم
الهی من فدای تو و اون کوچولوی نازنینت که اینقدر تپل مپل و ناز شده
به خداوندی خدا دلتنگ دوتاتون هستم
حالا که این طور شد بزار خودم رو به دست سرنوشت بسپارم و به آینده خوشبین باشم
دلم گواهی میده همونطور که قلب تو توی سینه ی من می تپه،
قلب من هم نه که توی سینه تو، که کف دستانت. داره تپش می کنه
و تو هرگز قلب من رو نمی زنی بشکنی
اینو قلبم گواهی میده
فدای دست های تو که نگهدار قلب منه