راستش هنوزم باورم نمی شه که تو اومدی و به وبلاگم سر زدی
ولی اگر واقعاً اومدی و منو خوندی مطمئناً خواستی منو رصد کنی که یهو کاری نکنم که بهت آسیب بزنه
اتفاقاً من هم می خوام بیشتر مواظب رفتارم باشم
سید مهدی شجاعی توی کتاب "سانتاماریا" میگه :
"عاشق نباید حالش بد باشه عاشق باید پویا باشه، خمودی و افسردگی مال عاشق نیست، حالا چه عاشق به درد فراق مبتلی باشه یا نباشه"
می خوام با شرایط جدیدم کنار بیام
جناب مالک یادته؟
خدا رحمتش کنه فرج الله سلحشور چه کاراکتر جالبی از جناب مالک ساخته بود
یوسف را خرید
بعد یوسف را فروخت
بعد از اون برگشت و از فروختن یوسفش ابراز پشیمانی کرد، ولی دیگه دیر شده بود...
یوسف دیگه مال او نبود
جناب مالک رو از کاخ انداختند بیرون
اینجا بود که جناب مالک، مالکِ ندای درونی قلبش شد و بیست سال پشت در و دیوار کاخ آرزوهایش نشست و انتظار کشید...
تا اینکه یوسفش بازگشت و مالک، دوباره مالکِ یوسف شد،
یا نه
این یوسف بود که مالکِ جناب مالک شد
توی کامنت بعدی می گم داستان
خودم رو