نمی دونم چرا فکر می کنی من احمقم
شاید آخرشبی خواب آلود بودی حواست نبوده داری چکار می کنی
اگه اینقدر از من متنفری که دوست نداری من پروفایلت رو چک کنم، نیازی نیست وانمود کنی گوشیت دست همسرته
من که گفتم که
مزاحمت نمی شم، برات درد سر درست نمی کنم
قسم می خورم
به جون بچه هام قسم می خورم آسیبی بهت نزنم
از رفتارم باید فهمیده باشی من اهل آزار و اذیت نیستم
یادته عید پارسال چقدر عکس از اتاقت برام فرستادی؟....
من دوستت دارم
ذهن و قلبم آکنده از عشق توئه
حالا تو باور نکن
تو منو از تماس گرفتن، پیام دادن ، ارتباط توی تلگرام ، و حتی هر نوع ارتباط غیر
مستقیمی منع کردی
این وبلاگ اگر نباشه من دق می کنم
من نمی تونم تو رو از دست بدم
اینو بفهم
اوایل گفتم عشقم افلاطونیه، برادرانه س
گفتی تو روحت با این عشقت، بیا همسرم باش آقایم باش
تمکین کردم عشقت شدم ولی خدا نخواست و دست سرنوشت به من سیلی زد و مجبور شدم برای اینکه دلی رو نشکنم پا روی خودم بگذارم، غافل از اونکه پا روی تو هم گذاشته بودم
برگشتم گفتم بیا خواهرم باش بهم توهین کردی و من رو از خودت روندی و طردم کردی
دیوانه شدم کنترلم از دستم رفت و کارهایی کردم که نباید می کردم، البته پشیمانی سودی نداره
خدا می دونه چقدر برات درد سر درست کردم، تو که حرفی نمی زنی
دیگه دیدم کلنجار رفتم با عقل و منطق ثمری نداره، صدبرابر عاشقت شدم
چون نمی تونستم تحمل کنم از دستت داده ام
”خواهرم باش” یه ظاهرسازی بود برای اینکه از گناه فرار کنم
چرا منو اذیت می کنی
من هر کاری بکنم نمی تونم تو رو از قلبم بیرون کنم
نیازی نیست چیزی رو وانمود کنی که حقیقت نداره
کافیه به جای سنگدلی و توهین و تحقیر و و تهدید و تمسخر باهام مهربون باشی
من انسانم
شدیدا روحیه عاطفی دارم
و شدیدا تو رو دوست دارم
چرا تو نمی تونی با اینهمه نکات مثبتی که من دارم، باهام تعامل کنی
جوری که هم من به خواسته م برسم هم تو
ببین جاسمین خانم
عشق من به تو یه واقعیت جاودانه هست،
با حقیقت مبارزه نکن